امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

نفس مامان

برای نفسم.....

امروزم مثل همیشه تو موندی پیش مامان جون و من رفتم دانشگاه.وقتی برگشتم حسابی شیر خوردی و مجبورم کردی ببرمت تو بالکن تا جوجو ببینی.تازگیا کیف منو میاری میدی دستم و میگی اناس یعنی ادامس بده،بعد خیلی حرفه ای میجوی.کلاس شنبه هام چون از 8صبح تا5بعدظهره،خیلی دلم واست تنگ میشه،وقتی میرسم خونه حسابی میخورمت فندقم. حرفایی که جدید یاد گرفتی :اجان یعنی اقاجون،مور یعنی مورچه،اگا یعنی اقا،کاملا وضو میگیری و نماز میخونی،سینه میزنی ،میگی انو یعنی انگشت.ت،
31 فروردين 1392

تولد نفسم

ساعت4:45دقیقه روز22شهریور 90 گل پسرم امیرعلی به دنیا اومد،به روش کاملا طبیعی. شب بیمارستان رو کامل خوابید،خداییش تا شب دوم خیلی اقا بود،از شب سوم تا شش ماهگیش شبا اصلا نمیخوابید،منم از دانشگاه مرخصی گرفتم.خیلی روزای سختی بود،هنوز استرس نخوابیدنش از یادم نرفته.الان که به اون روزا فکر میکنم میگم قربون  خدا برم چه طاقتی به ما مامانا میده.ولی شکر میکنم خدارو که تموم شد.
31 فروردين 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس مامان می باشد